شب گذشته توفیق اجباری حاصل شد تا به ولایت پدری سفر کنیم و در مراسم عروسی همبازی سالهای نه چندان دور ، شرکت کنیم.
جای دوستان خالی (خصوصاً آلیوس) یک
ارکستر رو حوضی ( در مایه های تئاتر روحوضی) اجرا داشت.ویولن زن خوبی داشت آهنگهای زیبای بیژن مرتضوی را در حد نمره 15-16 اجرا میکرد.یاد گذشته افتادم آن زمان که به سفارش بینش معاصر بمدت سه سال به کلاس خوشنویسی می رفتم استاد داستانی در خور تامل را تعریف کرد:
پدری فرزند خود را جهت یاد گیری خط به پبش استاد کلهر برد . پس از مدتی به حضور استاد آمد واز یادگیری فرزندش سراغ گرفت.استاد گفت: خوب می نویسه. پدر پرسید: مثل شما؟ استاد گفت: بله مثل من،
ولی خط من با ایشان 40 سال فاصله دارد!!!
( مثلاً با 2 تا روزنامه خوندن کسی بینش معاصر نمیشه! با یه دوربین دیجیتال خریدن ،آبچینوس نمیشه. با جک انگلیسی نوشتن آلیوس نمیشه؟)
دوستانی در خصوص پست قبلی معترض بودند وآنرا غیر بهداشتی دانستند بهرحال منظوری نداشتم .پوزش می طلبم.