روز دوشنبه در دانشگاه تهران شعار
مرگ بر خاتمي سر داده شد. اگر از سوي گروههاي به اصطلاح حزب الهي بود كه هيچ ، ولي اگر از جماعت اصلاح طلب باشد تاسف بار است وپيداست كه معني ومفهوم اصلاحات را حتي در ظاهر هم نفهميده اند .
در اوايل دوره اصلاحات كه جنب وجوش زيادي داشتم وتقريباً (ومتاسفانه) اكثر اوقاتم به پيگيري مسايل مي گذ شت وتمام اخبار راديو بي بي سي وآمريكا را هرشب گوش مي دادم ، جمله اي جالب ودر خور توجه از زبان يك مصاحبه شونده با بي بي سي شنيدم( يادم نيست كه بود!) گفت:
ما ايرانيان مي دانيم كه چه چيزي را نمي خواهيم ولي نمي دانيم كه چه ميخواهيم!
ما هنوز به يك جمع بندي از خواسته هايمان نرسيده ايم ، عده اي قانون اساسي را
قبول ندارند ،ديگراني بخشهايي از آنرا ،عده اي آنرا كامل ترين در نوع خود مي دانندو...
در حوزه دين هم اوضاع به همين ترتيب است .يكي ميگه همه چيز در آن هست وعاليست ، عده اي بر اين باورند كه حوزه مسايل اجتماعي را به خود افراد واگذار كرده و....
شايد گفته شود تضارب افكار واز اين صحبتها مشكلي كه ندارد! بله خوب هم هست وليكن در حوزه عمل، افراد بايد تحت يك مسير مشخص ومعين حركت نمايند.
به نظر نوشتار خوب يا بد،دين در جامعه ايران حرف اول وآخر را مي زند و آن هم ديني مثل اسلام. مادامي كه اصلاحات اساسي از قول
متنفذين ديني !!!! در آن صورت نپذيرد ، وضعيت به همين منوال خواهد بود .
يادم هست كه محمد تقي فاضل ميبدي در يكي از نوشته هايش كه در يكي از روزنامه هاي زنجيره اي شمس الواعظين چاپ شد ، نوشته بود:
اصلاحات ديني از اولويت بيشتري نسبت به توسعه سياسي برخوردار است.