کم نوشتناز حدود 10 ماه قبل که وارد به کار ستادی (برخلاف تخصصم)شدم فکرنمی کردم که اینقدر گرفتار شوم هرچند عواید مالی آن بهتر از حرفه ی قبلیم بود اما به غیر از عواید مالی توانستم دوستان وهمکاران خود را بهتر بشناسم!!! ، که هر انتظاری را از من بجا می دانند با اینکه به اخلاقم کاملاً آگاهند وهر تذکر، رد در خواست و... را گم کردن خود در پست جدیدم،مانع تراشی،گیر دادن و... می دانند.
بگذریم !! در این شغل به اجبار با یکی دو کارمند فوق العاده موذی و( ...) دست به گریبانم.غالباً اینگونه افراد از پله دروغ و حربه هیاهو به مقاصد خود می رسند.دقیقاً دو فاکتوری که اگر در کسی باشد بشدت از وی متنفر می شوم.از قدیم گفتند که دروغگو فراموش کار است و همین ضعف آنهاست که موجب تفوق من شده است هرچند که اینان در تنگناهم استادنند که خود را با دروغی دیگر برهانند.
به هرحال تجربه ی خوبی است اما گران.
اما لبنان،خدارا شکر آتش بس شده ! من هم از اینکه حزب الله توانست به خوبی دفاع کند خوشحالم اما از این نگرانم که دوستان بالا نشین تصور کنند که به فرض مقابله مستقیم ایران وآمریکا (بر سر پرونده هسته ای) نتیجه مانند لبنان می شود ومیرویم بر پشت بام والله اکبر می گوییم!!! میلیون ها دلاری که صرف ساخت سیستم های زیربنایی کرده ایم و... ممکن است ظرف یک هفته به باد برود.
اما حدیثی از حسنی مبارک بسیار شنیدنی است:حمله به ایران پایان ثبات در جهان وخاور میانه است.